مشاوره والدین با کودکان
- مشاوره چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
مشاوره تعاملی پویا بین مشورت گیرنده و مشورت دهنده یا مشاور است؛ که بوسیله آن به مشورت گیرنده کمک میشود تا پس از شناخت خویش تصمیمات معقول و مقبولی اتخاذ نماید. به بیان دیگر، مشاوره جریان بحث و بررسی مشکلاتی است که هم اکنون فرد با آنها درگیر میباشد. فرزندان از طریق بحث و گفتگو درباره مشکلاتشان با والدین خود در یک روند رابطهی مشورتی توأم با درک و تفاهم، به خودشناسی و کشف راه حل مناسب برای مشکل خود موفق شده و سرانجام تصمیم مقبول و مناسبی اتخاذ میکنند. ویژگی اصلی مشاوره به بچهها این است که بین مشورت دهنده (عمدتاً والدین) و مشورت گیرنده (فرزند) معمولاً به دفعات رابطه کلامی و رفتاری برقرار میشود. هدف از مشورت والدین به فرزندان، ارائه پیشنهاد کمکی به آنهاست، به گونهای که خودمختاری و احترام به آزادی فردی کودک یا نوجوان برای بکاربردن توصیه والدین مخدوش نگردد و نظارت والدین بر عملکرد فرزندان مانع از حق انتخاب آنها نباشد. احساس امنیت و اعتماد دو شرط لازم و اساسی در مشاورهی کودک و نوجوان است.
- قواعد حاکم بر فرآیند مشاوره با کودکان و نوجوانان
روند مشاوره از یکسری قواعد اساسی پیروی میکند که والدین در برابر فرزندان میبایست رعایت نمایند:
- در مشاوره اعتقاد بر تکریم شخصیت و کرامت مقام انسانی کودک و نوجوان میباشد. بعنوان یک اصل مهم، مشورت دهنده باید به شخصیت مشورت گیرنده احترام بگذارد. تصمیمگیری حق مشورت گیرنده است (اصل طلایی مشاوره). رعایت این اصل بخصوص در جایی که کودکان و نوجوانان نسبت به سن خود از رسش شناختی و ادراک مطلوبی برخوردارند و شرایط محیطی مقدمهی انعطافپذیری لازم را فراهم میسازد ضروریست.
- مشاوره رابطهای مجاز، مختارانه و آزاد است؛ که برخلاف روابط روزمره، در این رابطه قضاوت و ارزشیابی جایی ندارد. والدین در زمان مشورت دادن به فرزندان با پذیرش بی قید و شرط خود وجودی آنها مقدمات احساس صمیمیت و اعتمادسازی را فراهم مینمایند. والدین نباید رویکرد قضاوت مدارانه یا دستوری (امر و نهی) در پیش بگیرند.
- چون مشاوره به منظور رشد شخصی فرزندان صورت میگیرد تحمیل و اجباری در آن وجود ندارد. ولی، این اصل مغایرتی با وظیفهی نظارتی والدین بر فرزند ندارد؛ زیرا که والدین با ارائه پیشنهادات و مشورت با فرزندان به وظیفهی خود برای هدایت آنها عمل میکنند.
- مشاوره روندی پیوسته است که در تمام جنبههای زندگی میتواند کاربرد داشته باشد. مشاوره برای همه افراد و در تمام سنین انجام میپذیرد.
- در فرایند مشاوره همه جنبههای شخصیتی، تحصیلی و رشدی کودک و نوجوان مورد توجه قرار میگیرد. در واقع، ارایه نظر مشورتی بخش عمدهای از فعالیتهای آموزشی را شامل میشود.
- فرد مشورت دهنده هم در قبال فرد مشورت گیرنده و هم جامعه مسئول است. مشاور در بیان نظراتش باید از قواعد اخلاقی، دینی و فرهنگی پیروی کند. اساس و پایه اندیشهی هدایت فرزند بر توجه به نیازهای رشدی و شخصیتی وی استوار است.
- والدین آگاه و متعهد در ارائه مشاوره به فرزندان اعتقاد دارند که مشورت گیرنده فردی مختار و مسئول است و با کسب مهارت و دانش لازم صلاحیت حل مشکلات خود را دارد. البته این قاعده با توجه به سن فرزندان و رشد شخصیتی و شناختی آنها از درجات مختلف کاربرد عملی پیروی میکند.
- شرط اصلی موفقیت مشاوره با فرزندی که دانش آموزان است، همکاری و تعامل والدین با اولیاء مدرسه میباشد. بچهها طی دوران تحصیلی و مدرسه هم از جو خانوادگی تأثیر میپذیرند و هم تحت تأثیر همسالان و معلمان قرار میگیرند.
علاوه بر رعایت اصول فوق، پیروی از مهارتهای اساسی ارتباطی در مشاوره موجب بهبود رابطهی مشورتی و در نتیجه کارآمدی مؤثرتر آن میشود. توضیحات مربوط به این مهارتها در قسمت عوامل اثربخشتر شدن مشاوره والدین با فرزندان آمده است. رعایت این مهارتها حتی در مراودات روزمرۀ خارج از محیط خانواده نیز موجب اثربخشتر شدن گفتگو است.
توجه به سن و سال فرزندان برای مشاوره با آنها نکتهای است که والدین نباید از آن غفلت کنند. وقتی فرزندان از مرحله وابستگی تامّ کودکی به مرحله استقلال نسبی از والدین در نوجوانی پامیگذارند با وجود بیتجربگی و عدم اطلاع از مشکلات پیشرو، با گردن کشی و تمرد از دستورات والدین اعمال نظرات و خواستههای خود را در محیط جامعه تمرین میکنند. در واقع، تمرد گاه به گاه نوجوان از دستورات والدین در وهلهی اول برای اعلام وجود خویش به عنوان فردی صاحب رأی و مستقل از سیطرهی والدین است. درست، بر خلاف دوران کودکی که کاملاً وابسته به پدر و مادر بود و نظرات آنها را بی کم و کاست میپذیرفت. دومین دلیل تمرد نوجوان را میتوان تمرین اجرای آرا و نظرات خویش در مقابل مَراجع قدرت (والدین) محسوب کرد. نوجوان به لحاظ جسمانی از یک کودک توانمندتر است، قوای شهوانیاش تعادل بدنی او را بهم میزند، نسبت به کودکی معلومات بیشتری از دنیای پیرامون کسب نموده و بیش از کودک تحت تأثیر گروه همسالان قرار دارد. او میخواهد از قدرت کنونی خود بهرهبرداری نماید؛ همه ما انسانها تمایل داریم در زمان قدرتمندی از امکاناتی که آن در اختیار ما میگذارد لذت ببریم، حتی نوجوانی که هنوز نیازمند حمایت والدین است. سومین علت گردن کشی نوجوان را میتوان به اثر گروه همسالان نسبت داد. بچهها در محیط مدرسه و در بین اقوام هم سن و سال خود به تبادل نظرات و تجربیاتشان میپردازند. آنها تجربیات قبلی خود و دیگر همسالانشان را به عنوان یک منبع اطلاعاتی کسب شده از قبل در محیط اجرا میکنند تا اثرات آن را در موقعیتهای دیگر بسنجند. درست همان کاری که یک محقق دانشمند برای اعتباریابی و هنجارسازی کشفیات خویش انجام میدهد. والدین باید توجه داشته باشند که هیچ یک از این موارد دلایل کافی برای کاستن از بار مسئولیت نظارتی آنان بر نوجوانشان و تغییر نقش پدر و مادری آنها نیست. پس، تکلیف پدران و مادران در این برهه از نظارت مستقیم بر فرزند، و امر و نهی یا پند و اندرز مستقیم مبدل به نقشدهی نوجوان در تصمیمات خانوادگی و نظارت غیرمستقیم با حفظ جایگاه پدرانه و مادرانه میشود. حفظ جایگاه والدین در خانواده بدین معناست که نقش تصمیم گیرندگی والدین و فرزندان جابجا نمیشود. فرزندان بجای والدین اداره امور را در دست نمیگیرند و والدین صرفاً مطابق میل فرزندان رفتار نخواهند کرد. آنان موقعیت خود را به عنوان مراجع قدرت در خانواده حفظ میکنند و تصمیم گیری نهایی یا چگونگی اعمال نظرات سایر اعضای خانواده را تنظیم میکنند.
مقایسه مشورت والدین با فرزندان با مشاورۀ حرفهای
مشاوره والدین و فرزندان معمولاً با مشاوره حرفهای متفاوت است. مشاوره حرفهای عمدتاً در یک محیط خنثی به لحاظ هیجانی انجام میشود که مراجع و مشاور در آن جا احساس امنیت جسمی و هیجانی داشته باشند. اما مشاورهی والدین با فرزندان عمدتاً در محیط خانه است که به دلایلی ممکن است گاهی فضای آن متشنج باشد. همچنین، یک مشاور حرفهای چه در جلسه مشاوره و چه پس از آن با مراجع نباید رابطه عاطفی و جسمی برقرار کند؛ و نباید به دلایل شخصی خودش با مراجعان رابطه برقرار نماید. ولی، در رابطه بین والد و فرزند هم ارتباط جسمانی وجود دارد و هم عاطفی؛ و موضوعات شخصی و خانوادگی در آن به وضوح نقش دارند. به علاوه، بطور طبیعی نیازهای خودشان هم به نحوی بر رابطه تأثیر میگذارد. در حالی که مشاور تنها بر مشکلات مراجع تمرکز میکند و فرایند مشاوره را با بیان مسایل شخصی مختل نمینماید؛ ولی در مشاوره والدین به فرزندان علاوه بر نیازهای فرزند، به نیازهای سایر اعضای خانواده هم توجه میشود. مشاور کلاً پند و اندرز نمیدهد و پیشنهادی هم برای حل مشکلات از دیدگاه تخصصی ارایه نمیکند. او مراجع را تشویق میکند تا خودش تواناییها و امکانات و راهحلها را کشف کند. در ارتباط والد- فرزندی ارائه پند و اندرز و حتی امر و نهی اجتنابناپذیر است. بطور کلی، حل مسأله مشکل آفرین با دستیابی به راهبردهای رویارویی با مشکلات زندگی از هدفهای مشترک روابط مشورتی است؛ ولی به کارگیری یکسری مهارتهای رفتاری مفید کیفیت این رابطه را تغییر میدهد. والدین با بهرهگیری از مهارتهای رفتاری مناسب حین مشاوره به فرزندان باعث بهبود کیفیت این رابطه میشوند؛ و از بروز تنش در محیط خانوادگی نیز پیشگیری مینمایند.
روابط روزمره به اندازه رابطه مشاور- مراجع از رسمیت چندانی برخوردار نیست. مثلاً، رابطه دوستانه یا والد- فرزندی رابطهای دوطرفه است که هریک از طرفین سهم یکسانی در این رابطه دارند و یکدیگر را میپذیرند و حمایت میکنند. فرزند انتظار دارد وقتی ناراحت است درمورد مشکلاتش با پدر یا مادرش صحبت کند و انتظار دارد آنها با استفاده از مهارتهای ارتباطی مناسب (مثل، مهارتهای گوش دادن و توجه کردن) به او کمک کنند تا بتواند راحتتر مشکلاتش را بیان کند. بر عکس، رابطه مشاور- مراجع که محدودیتهای اخلاقی و حرفهای در آن حاکم است، فرد به عنوان یک والد هنگام مشورت با فرزند میتواند رابطهای صمیمانه و دوستانه با وی برقرارکند و به راحتی درمورد تجربههای مشابهی که داشته با او صحبت کند. بسته به کیفیت رابطه دوستانهای که پدر یا مادر با فرزند دارد ممکن است طی مشاوره او را در آغوش بگیرد یا دست خود را به دور گردن او بیاندازد و او را ببوسد. در کل، پدران و مادران باید بدانند که در رابطه والد-فرزندی علاوه بر میزان اطلاعات والدین از موضوعات روز، پیوندهای عاطفی و خانوادگی نیز کارکرد خاص خود را دارند؛ و در رابطهی مشاور- مراجع این ویژگیهای شخصیتی مشاور و دانش تخصصی وی است که نقش بازی میکند. برخلاف مشاورهی تخصصی که باید در محیط کلینیک صورت گیرد، مکانی که والدین برای مشاوره با فرزندشان انتخاب میکنند ممکن است یک پارک تفریحی، کافی شاپ یا رستوران دنج باشد.
همچنین، در مقایسه با رابطه مشاور- مراجع که مشاور نقشی خنثی و غیرسوگیرانه دارد، توجه داشته باشید که در روند مشاورهی والد به فرزند بکارگیری مهارتهای مشاوره تأثیری بر ماهیت رابطه طرفین ندارد. مادر همچنان یک مادر باقی میماند و پدر همیشه و در همه حال نقش پدرانه خود را حفظ میکند. تغییر ماهیت رابطه اولیه یا بیتوجهی به آن در خانواده نه تنها عاقلانه نیست، بلکه به هیچ عنوان جایز نمیباشد. بنابراین، گرچه ماهیت رابطه تغییرناپذیر است، تجربه نشان میدهد وقتی والدین مهارتهای مشاوره را به شیوهای درست و متناسب به کار میبرند، رابطه آنها و فرزندانشان عمیقتر میشود.
گردآورنده : سوده صحرایی (روانشناس بالینی)