سهی اندیش را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

 مشاوره والدین با کودکان 

  • مشاوره چیست و چه ویژگی­هایی دارد؟

مشاوره تعاملی پویا بین مشورت گیرنده و مشورت دهنده یا مشاور است؛ که بوسیله آن به مشورت گیرنده کمک می­شود تا پس از شناخت خویش تصمیمات معقول و مقبولی اتخاذ نماید. به بیان دیگر، مشاوره جریان بحث و بررسی مشکلاتی است که هم اکنون فرد با آنها درگیر می­باشد. فرزندان از طریق بحث و گفتگو درباره مشکلاتشان با والدین خود در یک روند رابطه­ی مشورتی توأم با درک و تفاهم، به خودشناسی و کشف راه حل مناسب برای مشکل خود موفق شده و سرانجام تصمیم مقبول و مناسبی اتخاذ می­کنند. ویژگی اصلی مشاوره به بچه­ها این است که بین مشورت دهنده (عمدتاً والدین) و مشورت گیرنده (فرزند) معمولاً به دفعات رابطه کلامی و رفتاری برقرار می­شود. هدف از مشورت والدین به فرزندان، ارائه پیشنهاد کمکی به آنهاست، به گونه­ای که خودمختاری و احترام به آزادی فردی کودک یا نوجوان برای بکاربردن توصیه والدین مخدوش نگردد و نظارت والدین بر عملکرد فرزندان مانع از حق انتخاب آنها نباشد. احساس امنیت و اعتماد دو شرط لازم و اساسی در مشاوره­ی کودک و نوجوان است.

 

  • قواعد حاکم بر فرآیند مشاوره با کودکان و نوجوانان

روند مشاوره از یکسری قواعد اساسی پیروی می­کند که والدین در برابر فرزندان می­بایست رعایت نمایند:

  • در مشاوره اعتقاد بر تکریم شخصیت و کرامت مقام انسانی کودک و نوجوان می­باشد. بعنوان یک اصل مهم، مشورت دهنده باید به شخصیت مشورت گیرنده احترام بگذارد. تصمیم­گیری حق مشورت گیرنده است (اصل طلایی مشاوره). رعایت این اصل بخصوص در جایی که کودکان و نوجوانان نسبت به سن خود از رسش شناختی و ادراک مطلوبی برخوردارند و شرایط محیطی مقدمه­ی انعطاف­پذیری لازم را فراهم می­سازد ضروریست.
  • مشاوره رابطه­ای مجاز، مختارانه و آزاد است؛ که برخلاف روابط روزمره، در این رابطه قضاوت و ارزشیابی جایی ندارد. والدین در زمان مشورت دادن به فرزندان با پذیرش بی قید و شرط خود وجودی آنها مقدمات احساس صمیمیت و اعتمادسازی را فراهم می­نمایند. والدین نباید رویکرد قضاوت مدارانه یا دستوری (امر و نهی) در پیش بگیرند.
  • چون مشاوره به منظور رشد شخصی فرزندان صورت می­گیرد تحمیل و اجباری در آن وجود ندارد. ولی، این اصل مغایرتی با وظیفه­ی نظارتی والدین بر فرزند ندارد؛ زیرا که والدین با ارائه پیشنهادات و مشورت با فرزندان به وظیفه­ی خود برای هدایت آنها عمل می­کنند.
  • مشاوره روندی پیوسته است که در تمام جنبه­های زندگی می­تواند کاربرد داشته باشد. مشاوره برای همه افراد و در تمام سنین انجام می­پذیرد.
  • در فرایند مشاوره همه جنبه­های شخصیتی، تحصیلی و رشدی کودک و نوجوان مورد توجه قرار می­گیرد. در واقع، ارایه نظر مشورتی بخش عمده­ای از فعالیت­های آموزشی را شامل می­شود.
  • فرد مشورت دهنده هم در قبال فرد مشورت گیرنده و هم جامعه مسئول است. مشاور در بیان نظراتش باید از قواعد اخلاقی، دینی و فرهنگی پیروی کند. اساس و پایه اندیشه­ی هدایت فرزند بر توجه به نیازهای رشدی و شخصیتی وی استوار است.
  • والدین آگاه و متعهد در ارائه مشاوره به فرزندان اعتقاد دارند که مشورت گیرنده فردی مختار و مسئول است و با کسب مهارت و دانش لازم صلاحیت حل مشکلات خود را دارد. البته این قاعده با توجه به سن فرزندان و رشد شخصیتی و شناختی آنها از درجات مختلف کاربرد عملی پیروی می­کند.
  • شرط اصلی موفقیت مشاوره با فرزندی که دانش آموزان است، همکاری و تعامل والدین با اولیاء مدرسه می­باشد. بچه­ها طی دوران تحصیلی و مدرسه هم از جو خانوادگی تأثیر می­پذیرند و هم تحت تأثیر همسالان و معلمان قرار می­گیرند.

علاوه بر رعایت اصول فوق، پیروی از مهارت­های اساسی ارتباطی در مشاوره موجب بهبود رابطه­ی مشورتی و در نتیجه کارآمدی مؤثرتر آن می­شود. توضیحات مربوط به این مهارت­ها در قسمت عوامل اثربخش­تر شدن مشاوره والدین با فرزندان آمده است. رعایت این مهارت­ها حتی در مراودات روزمرۀ خارج از محیط خانواده نیز موجب اثربخش­تر شدن گفتگو است.

توجه به سن و سال فرزندان برای مشاوره با آنها نکته­ای است که والدین نباید از آن غفلت کنند. وقتی فرزندان از مرحله وابستگی تامّ کودکی به مرحله استقلال نسبی از والدین در نوجوانی پامی­گذارند با وجود بی­تجربگی و عدم اطلاع از مشکلات پیش­رو، با گردن کشی و تمرد از دستورات والدین اعمال نظرات و خواسته­های خود را در محیط جامعه تمرین می­کنند. در واقع، تمرد گاه به گاه نوجوان از دستورات والدین در وهله­ی اول برای اعلام وجود خویش به عنوان فردی صاحب رأی و مستقل از سیطره­ی والدین است. درست، بر خلاف دوران کودکی که کاملاً وابسته به پدر و مادر بود و نظرات آنها را بی کم و کاست می­پذیرفت. دومین دلیل تمرد نوجوان را می­توان تمرین اجرای آرا و نظرات خویش در مقابل مَراجع قدرت (والدین) محسوب کرد. نوجوان به لحاظ جسمانی از یک کودک توانمندتر است، قوای شهوانی­اش تعادل بدنی او را بهم می­زند، نسبت به کودکی معلومات بیشتری از دنیای پیرامون کسب نموده و بیش از کودک تحت تأثیر گروه همسالان قرار دارد. او می­خواهد از قدرت کنونی خود بهره­برداری نماید؛ همه ما انسان­ها تمایل داریم در زمان قدرتمندی از امکاناتی که آن در اختیار ما می­گذارد لذت ببریم، حتی نوجوانی که هنوز نیازمند حمایت والدین است. سومین علت گردن کشی نوجوان را می­توان به اثر گروه همسالان نسبت داد. بچه­ها در محیط مدرسه و در بین اقوام هم سن و سال خود به تبادل نظرات و تجربیاتشان می­پردازند. آنها تجربیات قبلی خود و دیگر همسالانشان را به عنوان یک منبع اطلاعاتی کسب شده از قبل در محیط اجرا می­کنند تا اثرات آن را در موقعیت­های دیگر بسنجند. درست همان کاری که یک محقق دانشمند برای اعتباریابی و هنجارسازی کشفیات خویش انجام می­دهد. والدین باید توجه داشته باشند که هیچ یک از این موارد دلایل کافی برای کاستن از بار مسئولیت نظارتی آنان بر نوجوانشان و تغییر نقش پدر و مادری آنها نیست. پس، تکلیف پدران و مادران در این برهه از نظارت مستقیم بر فرزند، و امر و نهی یا پند و اندرز مستقیم مبدل به نقش­دهی نوجوان در تصمیمات خانوادگی و نظارت غیرمستقیم با حفظ جایگاه پدرانه و مادرانه می­شود. حفظ جایگاه والدین در خانواده بدین معناست که نقش تصمیم گیرندگی والدین و فرزندان جابجا نمی­شود. فرزندان بجای والدین اداره امور را در دست نمی­گیرند و والدین صرفاً مطابق میل فرزندان رفتار نخواهند کرد. آنان موقعیت خود را به عنوان مراجع قدرت در خانواده حفظ می­کنند و تصمیم گیری نهایی یا چگونگی اعمال نظرات سایر اعضای خانواده را تنظیم می­کنند.

 

مقایسه مشورت والدین با فرزندان با مشاورۀ حرفه­ای

مشاوره والدین و فرزندان معمولاً با مشاوره حرفه­ای متفاوت است. مشاوره حرفه­ای عمدتاً در یک محیط خنثی به لحاظ هیجانی انجام می­شود که مراجع و مشاور در آن جا احساس امنیت جسمی و هیجانی داشته باشند. اما مشاوره­ی والدین با فرزندان عمدتاً در محیط خانه است که به دلایلی ممکن است گاهی فضای آن متشنج باشد. همچنین، یک مشاور حرفه­ای چه در جلسه مشاوره و چه پس از آن با مراجع نباید رابطه عاطفی و جسمی برقرار کند؛ و نباید به دلایل شخصی خودش با مراجعان رابطه برقرار نماید. ولی، در رابطه بین والد و فرزند هم ارتباط جسمانی وجود دارد و هم عاطفی؛ و موضوعات شخصی و خانوادگی در آن به وضوح نقش دارند. به علاوه، بطور طبیعی نیازهای خودشان هم به نحوی بر رابطه تأثیر می­گذارد. در حالی که مشاور تنها بر مشکلات مراجع تمرکز می­کند و فرایند مشاوره را با بیان مسایل شخصی مختل نمی­نماید؛ ولی در مشاوره والدین به فرزندان علاوه بر نیازهای فرزند، به نیازهای سایر اعضای خانواده هم توجه می­شود. مشاور کلاً پند و اندرز نمی­دهد و پیشنهادی هم برای حل مشکلات از دیدگاه تخصصی ارایه نمی­کند. او مراجع را تشویق می­کند تا خودش توانایی­ها و امکانات و راه­حل­ها را کشف کند. در ارتباط والد- فرزندی ارائه پند و اندرز و حتی امر و نهی اجتناب­ناپذیر است. بطور کلی، حل مسأله مشکل آفرین با دستیابی به راهبردهای رویارویی با مشکلات زندگی از هدف­های مشترک روابط مشورتی است؛ ولی به کارگیری یکسری مهارت­های رفتاری مفید کیفیت این رابطه را تغییر می­دهد. والدین با بهره­گیری از مهارت­های رفتاری مناسب حین مشاوره به فرزندان باعث بهبود کیفیت این رابطه می­شوند؛ و از بروز تنش در محیط خانوادگی نیز پیشگیری می­نمایند.

روابط روزمره به اندازه رابطه مشاور- مراجع از رسمیت چندانی برخوردار نیست. مثلاً، رابطه دوستانه یا والد- فرزندی رابطه­ای دوطرفه است که هریک از طرفین سهم یکسانی در این رابطه دارند و یکدیگر را می­پذیرند و حمایت می­کنند. فرزند انتظار دارد وقتی ناراحت است درمورد مشکلاتش با پدر یا مادرش صحبت کند و انتظار دارد آنها با استفاده از مهارت­های ارتباطی مناسب (مثل، مهارت­های گوش دادن و توجه کردن) به او کمک کنند تا بتواند راحت­تر مشکلاتش را بیان کند. بر عکس، رابطه مشاور- مراجع که محدودیت­های اخلاقی و حرفه­ای در آن حاکم است، فرد به عنوان یک والد هنگام مشورت با فرزند می­تواند رابطه­ای صمیمانه و دوستانه با وی برقرارکند و به راحتی درمورد تجربه­های مشابهی که داشته با او صحبت کند. بسته به کیفیت رابطه دوستانه­ای که پدر یا مادر با فرزند دارد ممکن است طی مشاوره او را در آغوش بگیرد یا دست خود را به دور گردن او بیاندازد و او را ببوسد. در کل، پدران و مادران باید بدانند که در رابطه والد-فرزندی علاوه بر میزان اطلاعات والدین از موضوعات روز، پیوندهای عاطفی و خانوادگی نیز کارکرد خاص خود را دارند؛ و در رابطه­ی مشاور- مراجع این ویژگی­های شخصیتی مشاور و دانش تخصصی وی است که نقش بازی می­کند.  برخلاف مشاوره­ی تخصصی که باید در محیط کلینیک صورت گیرد، مکانی که والدین برای مشاوره با فرزندشان انتخاب می­کنند ممکن است یک پارک تفریحی، کافی شاپ یا رستوران دنج باشد.

همچنین، در مقایسه با رابطه مشاور- مراجع که مشاور نقشی خنثی و غیرسوگیرانه دارد، توجه داشته باشید که در روند مشاوره­ی والد به فرزند بکارگیری مهارت­های مشاوره تأثیری بر ماهیت رابطه طرفین ندارد. مادر همچنان یک مادر باقی می­ماند و پدر همیشه و در همه حال نقش پدرانه خود را حفظ می­کند. تغییر ماهیت رابطه اولیه یا بی­توجهی به آن در خانواده نه تنها عاقلانه نیست، بلکه به هیچ عنوان جایز نمی­باشد. بنابراین، گرچه ماهیت رابطه تغییرناپذیر است، تجربه نشان می­دهد وقتی والدین مهارت­های مشاوره را به شیوه­ای درست و متناسب به کار می­برند، رابطه آنها و فرزندانشان عمیق­تر می­شود.

 گردآورنده : سوده صحرایی (روانشناس بالینی)