سهی اندیش را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

 

 انواع روشهای درمان افسردگی

 

 

قبل از دسته بندي انواع روشهاي درمان، توجه به  چند نكته به نظر مي رسد ضروري باشد:

 

روشهاي درمان افسردگي بنا به نوع وشدت آن متفاوت است. هر يك از روشها كه توسط درمانگر متخصص پيشنهاد مي گردد، داراي مزايا و عوارض خاص خودش مي باشد. اما مطمئنا با توجه به  شرايط و علائم آن شخص خاص ، انتخاب شده و قابل توصيه عمومي حتي در شرايط به ظاهر يكسان دو بيمار، نمي باشد.نکته دوم اینکه هر روش درماني نياز به همكاري  بيمار با درمانگر خود دارد، زيرا درمانگر قرار نيست به تنهايي معجزه كند!

پس وراي اينكه روش  انتخابي، استعمال دارو يا انجام تكليفي باشد، چنانچه نظم و مداومت در انجام آن توسط بيمار وجود نداشته باشد، تغييري در خلق و خوي افسرده رخ نخواهد داد.

 

سومین نکته اینکه پس از تاثير روش درماني و احساس حال بهتر( در كوتاه مدت ) به هيچ عنوان نمي بايستي آن را قطع كرد. در واقع بدون مشورت درمانگر هرگونه دست كاري درمان ، ممنوع است. مثلا داروها  مدتي طول مي كشند تا تاثير گذار شوند، پس بايد صبور بود تا اثر آنها را حس شوند. افزايش يا كاهش سرخود دارو يا رها كردن ساير تكاليف درماني آسيب رسان است.

 

 روشهاي درمان افسردگي به دو نوع كلي  تقسيم بندي مي شوند:

 

١- دارو درماني

٢- روان درماني

 

ميزان اثربخشي، محاسن و معايب هر كدام طي زمان و توسط تحقيقات تجربي زياديمشخص شده است. در واقع براي هر نوع و شدتي از افسردگي، انتخاب روش درماني مناسب يا تركيبي از آنها توسط متخصص صورت مي گيرد.

 

دارو درماني:

 

در مورد ميزان اثربخشي، عوارض و مقايسه درمان دارويي افسردگي با روشهاي درماني ديگر نظرات مختلفي وجود دارد.

 

تاكنون بيش از ٣٠ نوع داروي ضد افسردگي در ٤ گروه مختلف شناخته شده  كه همه انواع آن، فعاليت انتقال دهنده هاي عصبي مغز را افزايش مي دهند.

دارو معمولا براي افسردگي شديد و متوسط و به منظور كاهش علائم آن تجويز ميشود و بطور ميانگين ٣ ماه بعد از مصرف دارو بهبودي چشمگيري حاصل مي شود.

 

درمانهاي غير دارويي افسردگي:

 

از آنجايي كه داروهاي ضد افسردگي بيشتر علائم را از بين مي برند، عامل ريشه اي بروزآن، مي بايستي با تغيير باورها و روشهاي تفكري، توسط انواع رواندرماني انجام پذيرد.

چنانكه ديده ميشود احتمال عود مجدد، حتي با قطع  دوره كامل دارو، وبا يك اتفاق ناراحت كننده جديد، وجود دارد.

در اينجاست كه هر چه نوع  درمان، متمركز بر تغيير شناختي فرد باشد، اثر درمان طولاني تر، احتمال عود كمتر و به درمان قطعي نزديكتر خواهيم شد.

درنتيجه بهترين روش درمان، استعمال دارو همراه با جلسات روان درماني بوده و مسلما دارو به تنهايي درمان كاملي نخواهد بود.

 

 

از انواع روشهاي غير دارويي افسردگي مي توان به موارد زير اشاره نمود:

 

⭕️انواع روان درماني

⭕️هيپنوتيزم

⭕️نوروفيدك، بيوفيدبك،

⭕️شوك الكتريكي

⭕️نور درماني، ‎طب سوزني

⭕️مديتيشن، يوگا، ‎

⭕️ذهن آگاهي

⭕️درمانهاي غير رسمي گياهي و غذايي

 

 

⭕️انواع روان درماني:

 

روان درماني شامل درمانهايي كه از دارو استفاده نمي شود و از جمله آنها ميتوان  موارد زير را نام برد:

 

شناخت درماني، روان درماني بين فردي،گروه درماني،  رفتار درماني،  روانكاوي

(روان تحليل گري)،  خانواده درماني،مذهب درماني، معنادرماني و زيرشاخه

هاي ديگر از روشهاي مذكور.

 

 

شناخت درماني:

مطالعات نشان داد كه اگر فرد طرز تفكرخودرا نسبت به خود، ديگران و دنيا اصلاح نكند، مجددا افسرده خواهد شد.عقايد و تفكراتي كه مستقيما به عزت نفس آنها مربوط  بوده و از كنترل آنها خارج مي شوند. زيرا فرض بر اين است كه:

تفكر منفي -> احساس منفي -> عملكرد ناكارامد -> درگيري در چرخه معيوب = افسردگي.

 

بدين ترتيب  ابتدا درمان  شناختي براي ابقا طولاني تر درمان و سپس رويكرد "ذهن آگاهي"  ( آگاهي از افكار و احساسات) ، بجاي تلاش براي تغيير آنها، پيشنهاد شد.

 

تعريف جامع شناخت درماني :

روش درماني كه درمانگر طي جلسات متمادي ( ١٥-١٠ جلسه )  كمك ميكند تا مراجع  توسط ابزارعقل و منطق مهارتهايي را براي  بهبودي پايدار و زيربنايي  اختلال خود كسب كند.

 

اهداف و ويژگيهاي شناخت درماني عبارتنداز:

 

?كشف ديدگاههاي جديد نسبت به خود، ديگران و دنيا

 

?آموزش شيوه جديد ارزيابي مسائل با تمركز بر عقلاني و واقعي بودن آنها

 

?درآوردن نيازها و هيجانات تحت كنترل فرايندهاي شناختي و منطقي

 

?بررسي صحت و سقم باورهاي قبلي

و تبديل تفكرات ناكارامد و غير واقعي به باورهاي منطقي، واقع بينانه و كارامد

 

?افزايش سطح آگاهي ودرك فرد، در نتيجه افزايش سطح خلق فرد

 

 

⭕️ گروه درماني:

گروههاي حمايتي براي تبادل نظر و تجربيات، درك احساسات مشترك، تقويت روابط اجتماعي افراد افسرده بسيار موثر است.

 

⭕️ رفتاردرماني:

درمانگر، اصول رفتاري بيمار را بازنگري كرده و  خطاي رفتاري او را از بطن خطاي شناختي اش بيرون كشيده، به تغيير و اصلاح آنها ميپردازد.

 

⭕️ روانكاوي:

فرد طي جلسات متمادي و طولاني مدت به بازگويي تجارب كودكي تا كنون خود ميپردازد  و درمانگر آنها را تحليل ميكند كه چگونه آنها زندگي حال حاضر بيمار را تحت تاثير قرار ميدهند.

 

 

⭕️خانواده درماني:

در اين بخش از درمان، به اعضاي خانواده آموزش داده مي شود چگونه با فرد افسرده رابطه برقرار كنند، به نيازهاي او توجه كرده

و او را بپذيرند. در فرايند درمان كنارش مانده، به روند بهبودي كمك كنند.

 

⭕️مذهب يا معنويت درماني:

به فرد افسرده كمك مي كند احساس حمايت كرده و توجه او به منبع قدرت  جلب شود و توسط دعا و نيايش از حس نااميدي و پوچي او كاسته شود.

 

⭕️معنادرماني:

وقتي بتوان معنا و هدفي را براي رنج و اتفاقات ناخواسته در زندگي  پيدا كرد، نه تنها نااميد و رنجيده نخواهيم شد بلكه از ميان آنها مسيري را به پيروزي باز كرده

و ميدانيم كه توان تحمل و گذر از رنجهاي موقت را داريم ، فقط بايد براي هر اتفاق ظاهري، در بطن آن معنايي را وراي نتيجه اش براي خودمان بسازيم.

 

⭕️هيپنوتيزم درماني:

 

اين روش سعي بر تغييراتي در بخش ناهشيار فرد دارد تا او را قادر بر انجام كار مورد نظر نمايد.

به نظر مي رسد اين روش به تنهايي كارايي لازم را نداشته و مي بايستي به همراه جلسات شناخت درماني انجام  گيرد.

چرا كه ما بيش از بخش ناهشيار، توسط هوشياري و اراده مان، موفق به تغيير حالات دروني مان مي شويم.

 

⭕️نوروفيدبك:

 

از آنجايي كه تغيير در ميزان انتقال دهنده هاي عصبي از علل بروز افسردگي است، استفاده از نوروفيدبك منجر به اصلاحاتي در الگوي امواج مغزي شده و بدين ترتيب به فرايند درمان كمك مي شود.

 

نوروفيدبك عموما در كنار ساير روشهاي  درماني و براي افزايش اثر بخشي درمان مورداستفاده قرار مي گيرد.

 

 

 

⭕️نوردرماني:

 

بخصوص جهت درمان افسردگي فصلي اين روش درماني ساده بكار مي رود.

جلسات روزانه از ١٥ دقيقه تا دو ساعت در روز فرد در معرض نور روشن مانند نور طبيعي قرار مي گيرد كه به مرور باعث كاهش علائم افسردگي مي گردد.

 

⭕️طب سوزني:

 

مانند روشهاي درماني ديگر به تنهايي قوي و تائيد شده نيست اما برخي پژوهشها دال بر وضعيت بهبودي فرد افسرده  پس از چندين جلسه درمان با طب سوزني دارند.

 

⭕️مديتيشن:

 

يكي از راههاي اثبات شده براي درمان جانبي افسردگي در كنار درمان اصلي ، مديتيشن است كه با تنظيم امواج مغزي، كمك بزرگي به افراد تحت درمان مي نمايد.

 

⭕️ذهن آگاهي (Mindfulness)

 

تعريف:

 

در روانشناسي ذهن آگاهي عبارت است از نوعي آگاهي برخاسته از توجه به لحظه حال، به شيوه غير قضاوتي، توام با پذيرشو متمركز بر هدف كه مشخصا متفاوت ازتوجه عادي ماست.

 

ذهن آگاهي شامل توانمند شدن در شناسايي جنبه هاي مشكل آفرين يك فكر و برقراري رابطه با جنبه متفاوتي از اين افكار است.

 

 

⭕️ذهن آگاهي:

 

آموزه هاي ذهن آگاهي در دو حيطه اصلي  ميباشد:

اول: آگاهي از تنفس

دوم: چهار بنيان، شامل: آگاهي و حضور در بدن، احساسات، ذهن و هيجانات.

 

در تمام آموزه ها، واژه كليدي، "آگاهي" است كه تنها راه رهايي از رنج زندگي مي باشد. تمرينات حضور ذهن، يكي از راههاي دستيابي به آگاهي در نظر گرفته شده است.

وابستگي ما به خودمان، عقايدمان، نظرات و روابط مان محصول فرايندهاي توهمي هستند كه دليل اصلي ايجاد حالتهاي ذهني منفي اند.

 

منابع:

 آسیب شناسی روانی، سعید شاملو، انتشارات رشد، 1390ِِِِ

درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن" . پروانه محمدخانی، حمید خانی پور، فیروزه جعفری (1392).دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

 

 

  تهیه و تنظیم: 

طیبه اکبری - روانشناس

 

سلسله مباحث افسردگی را با صوت وتصویر در کانال مرکزدر تلگرام با ما دنبال کنید.               sahiandishe@

Telegram.me/sahiandishe