سهی اندیش را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

 

 

کودک خوشبین

همه والدین برای فرزندان شان آرزوهایی فراتر از بدن سالم دارند، خواهان آن هستند که زندگی فرزندانشان، مالامال عشق و آکنده از موفقیت باشد . موفقیت از نظر بسیاری از والدین ، این است که فرزندان شان به مقابله با سختی ها بپردازند و مشکلات ، آنها را از پرورش استعدادهایشان باز ندارد. همه ی والدین دوست دارند که زندگی فرزندان شان بهتر از زندگی خودشان باشد و این خواسته ای معقول است.

به راستی رمز دست یابی والدین به این آرزو چیست؟


بدیهی است که والدین با تربیت صحیح خود ، می توانند مقدمه های این آرزو را فراهم کنند. دکتر «مارتین سلیگمن» روان شناس نام آشنای معاصر است. وی در کتابی با عنوان «کودک خوش بین» معتقد است که شیوه ی رفتاری والدین با کودک، موفقیت یا عدم توفیق او را در آینده تعیین می کند و می تواند اعتماد، ابتکارعمل، اشتیاق و مهربانی را به فرزندان بیاموزد . سلیگمن تأکید می کند که مانع بزرگی بر سرِ راه توفیق فرزندان عصر حاضر در آینده وجود دارد و آن ، تحلیل رفتن «خوش بینی طبیعی» در کودکان است . سلیگمن به صورت مختصر و مفید بدبینی را "تأکید بر فاجعه آمیز بودن علتِ هر شکست" تعریف می کند. سلیگمن به والدین هشدار می دهد که از افتادن فرزندان به دامان بدبینی باید جلوگیری کرد چراکه بدبینی عادت ذهنیِ ریشه داری است که عواقبی گسترده و مصیبت بار دارد.

عواقب بدبینی عبارت است از:

می توان عواقب بدبینی را در طیفی از خُلق، تا کناره گیری و عدم توفیق در دوست یابی، بی کفایتی در عملکرد، و حتی عوارض جسمی دور از انتظار دانست.   

در مقابل بدبینی و عوارض آن باید از مهم ترین نتیجه ای که خوش بینی برای کودک ما به ارمغان می آورد، سخن گفت. «عزت نفس» بهترین و مهم ترین ارمغان خوش بینی است.

 

 

ابعاد عزت نفس

می توان برای عزت نفس دو بعد را در نظر گرفت. بعد داشتن " احساس خوب " و بعد " عمل خوب".

احساس خوب مثل اعتماد به این که حق داریم خوشحال باشیم، احساس ارزشمندی و محق بودن کنیم، سزاواریم نیازها و خواسته های خود را مطرح کنیم، و شایستگی آنرا داریم که از ثمره های تلاش هایمان برخوردار شویم.

عمل خوب مثل اعتماد به این که قادریم به مشکل های اساسی زندگی بیندیشیم و با آنها مقابله کنیم.


مشکل اینجاست که گاهی پدر و مادر از اینکه یاد بگیرند به فرزند خود کمک کنند تا بتوانند با چالشهای زندگی کنار بیایند، دچار هراس می شوند و واکنش هایی مثل این که خود را وسط بیندازند و به کودک اطمینان خاطر بدهند، و یا با نارحتی بگویند " بس کن"، ازخود نشان دهند و در پی آن دچار احساس "بی کفایتی" شوند. این واکنشها در شکل گیری عزت نفس مثبت کودک بی تاثیر هستند، زیرا
ناراحتی و بی ثباتی پدر و مادر در شیوه برخورد با فرزند از دید کودک پنهان نمی ماند و فقط موجب تکان بیشتر قایقی می شود که به هر حال دستخوش امواج بوده است .
پدر و مادر به جای آنکه فقط امیدوار باشند و دعا کنند فرزندشان در برابر فراز و نشیب های زندگی از پای درنیاید ، می توانند در کنار فرزند منفی گرای خود با گرفتاریها رو در رو شوند و راه خروج را با بکارگیری مهارتهای حل مساله بیابند .
سازگاری با شرایط تازه ، نرمش و دست یافتن به راه حلهای جدید ، متمرکز شدن بر لحظه حال و امیدوار ماندن و تمرکز بر چیزهایی که هنوز مثبت هستند ، مهارت هایی هستند که کودکان دارای تفکر منفی به اندازه کافی از آنها برخوردار نیستند .
پدر و مادرهایی که خودشان غمگین ، منفی یا افسرده هستند می توانند فضایی مسموم ایجاد کنند، که در آن  کودکان همان شیوه نگرش به جهان و تبادل با آن را بیاموزند. برای نمونه پدری که از شغل خود ناراضی است و فکر می کند « هر کاری بکنی به هر حال جهان بی انصاف است ، سخت کوشی فایده ای ندارد » با رد کردن شور و شوق فرزند خود نسبت به برنامه ای یا نادیده گرفتن آن ، در حقیقت نارضایتی خویش را به کودک منتقل می کند .


 آماده کردن زندگی برای خوشبین شدن یک کودک 


زندگی خود را چنان تنظیم کنید که با چیزهایی که از آنها لذت می برید برخورد داشته باشید . چون یکی از پیامدهای گرایش منفی در کودکان این است که آنها زندگی را بسیار جدی سپری می کنند ، لازم است تجربه هایی که آنها را به لبخند ، خنده و احساس خشنودی وا می دارد در دسترس باشند. اگر درکودکی این تجربه ها را کسب نکنند، در بزرگسالی احتمال آنکه برای کسب چنین تجربه هایی برنامه ریزی کنند، کم است.  به یاد داشته باشید که موضوع این نیست که کودکان دارای گرایش منفی نمی خواهند خوش باشند، موضوع این است که سنگینی افکار ، آنها را پایین می کشد . اگر با افراد شوخ طبع و خوش در ارتباط باشند، معمولا به سمت باور مثبت کشیده می شوند . این وضعیت به گونه ای به رابطه کودکان و سبزیجات شباهت دارد : هر چند کودکان هرگز درخواست سبزیجات نمی کنند اما آنهایی را که در بشقاب جلویشان است می خورند و عادت می کنند . از فرزند خود بپرسید دوست دارد چه کارهایی را همراه خانواده انجام دهد ( مثلا بازی کند ، به موسیقی گوش دهد ، جست و خیز کند ، آشپزی کند ، فیلم ببیند و ... ) سپس جمعی راهی بیابید که آن کارها را در زندگی روزانه بگنجانید .


این پیشنهادها را مورد توجه قرار دهید :

یک شب در هفته را شب بازی خانوادگی نام گذاری کرده و به آن عمل کنید. جعبه بازی فکری را روی میز ناهار خوری بگذارید ، یک کتاب جوک یا چیستان در آشپزخانه و حتی حمام داشته باشید ، سی دی کمدین های مناسب برای خانواده را در خودرو بگذارید تا حتی در رفت و آمدهای کوتاه خنده خوبی داشته باشید . سبدی را معین کنید و از همه افراد خانواده بخواهید هر دو هفته یک شی به آن اضافه کنند . این اشیاء می توانند شامل جوک، افکار گزیده ، عکس های خنده دار ، اسباب بازیهای جالب و کاریکاتور باشند .

مژده پورحسین  "مشاور کودک و نوجوان"

مطالب و ویدئوهای ما را در صفحه اینستاگرام مرکز دنبال کنید

#sahiandish_moshavere