سهی اندیش را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

 

مرز بندی های ازدواج های سالم

 

 

 

هر آنچه دو چیز را از یکدیگر جدا سازد مرز نامیده می شود، و ازدواج های سالم با مرزهای سالم مشخص می شوند. وقتی دو نفر در رابطه صمیمی ای (مثل ازدواج ) هستند می توانیم رابطه را به عنوان یک مرز در نظر بگیریم. یک زوج اسرار و تجربیاتشان را با یکدیگر در میان می گذارند در حالی که آنها را با دیگران در میان نمی گذارند. اگرچه مرزی تحت اللفظی تعیین نشده اما مانعی وجود دارد که این اسرار و تجربیات را در درون حوزه خصوصی دوتایی آنها نگه می دارد.

مرزی که در اطراف ازدواج سالم وجود دارد امری انعطاف پذیر است. تغییر حالت می دهد ولی هرگز نمی شکند. اگر چه ممکن است پیشبرد یک ازدواج خسته کننده باشد ، اما درنهایت زوج سالم علیرغم تمام تلاش های دنیا و دیگران برای کشاندن آنها در جهات مختلف به رفتاری واحد (یا حداقل عمل کردن در هماهنگی با آرزوهای یکدیگر) می پردازند. به عنوان مثال زوج سلامت اجازه نمی دهند که والدین منتقد یا حتی بچه ها آنها را در مقابل یکدیگر قرار دهند. یک زوج سالم اعتماد یا قولهایی را که به یکدیگر داده اند نمی شکنند و....

حفظ مرز بندی ازدواج به معنای در اولویت اول قرار دادن رفاه و سلامت زندگی زناشویی ، حتی در رویارویی با دیگر اولویتهای مهم زندگی مثل نقش والدینی می باشد.

نکته مهم این است که درهمان حال که زوج ها در ازدواج های سالم زندگی مشترک را به عنوان اولین اولویت زندگی شان حفظ می کنند، اما احساس گیر افتادن درتله را ندارند. هر یک از زوج ها تعاملات فردی خود (مثل ارتباط با فامیل – دوستان – همکاران و ..) را حفظ می کنند. و به خودشان اجازه می دهند از دیگر ارتباطات تاثیربگیرند. مرزبندی های ازدواج سالم می تواند این فعالیت ها را با یکدیگر هماهنگ سازد. حتی اگر فشاری از ناحیه این ارتباطات بیرونی وارد شود ، زوج های سالم پیوند ها را نزدیک می کنند و به عنوان یک واحد در مقابل فشارهای خارجی عمل می کنند.

( خانواده های زن و مرد و حتی بچه ها به عنوان عوامل خارجی در این بافت مورد توجه قرار می گیرند)

 

 

زوج ها در یک ازدواج سالم نسبت به یکدیگر مثبت عمل میکنند.

 

رضایت زناشویی تحت تاثیر این است که زوج ها غالبا چگونه با تعارض ها روبرو شوند، اما نه اینکه فقط با تعارض روبرو شوند ، بلکه زندگی های زناشویی براساس میزان صبوری ای که زوج ها نسبت به تعارض ها به خرج می دهند تنوع می یابند. زوج ها در یک ازدواج ناپایدار بسیار هیجانی برخورد می کنند و تمایل زیادی به کشمکش دارند ، در حالیکه در ازدواجی که از کشمکش اجتناب می شود، زوج ها با تشخیص ، تلاش می کنند برخوردها را به حداقل برسانند و بروز هیجانات احساسی را پایین بیاورند. آنچه این دوگروه را بطور اساسی ازهم متمایزمی کند قدرتی است که زوج ها بکار می گیرند و تلاش می کنند تا افکار یکدیگر را تغییر دهند.

انگیزه های احساسی که سریع به بروز کشمکش منجر می شود، برخاسته از خلق و خو و ویژگی های اصلی شخصیتی زوج ها است. بنظر می رسد تفاوت در تمایل به نزاع و ستیز ناشی از چگونگی تعامل زوج ها است و بطور ویژه و خاص قابل توجه نیست، مگر وقتی که نزاع و ستیز بین همسران منجر به ادامه تحقیر یا صدمه احساسی ای شود که تداعی کننده (القا کننده) هر چیزی درمورد سلامت رابطه باشد.

  • این که تعداد دفعات بروز کشمکش بین زوج ها کم است یا زیاد بیانگر سلامت رابطه نیست بلکه میزان زمانی که صرف مشاجره با یکدیگر می کنند در مقایسه با میزان زمانی که به تعامل مثبت با یکدیگر می پردازند تعیین کننده سلامت یا آسیب رابطه می باشد. زوج های پایدار مشاهده شده که حدودا 5 مبادله ( مثل شادی – خشنودی و...) برای هر مورد منفی (مثل خشم – خصومت – غمو...) ایجاد می کنند. زوج هایی که ازدواجشان در معرض خطراست ، نسبت به زوج هایی که ازدواج شان سلامت تر است بطور قابل ملاحظه ای نسبت به یکدیگر برخورد مثبت کمتری دارند. این یافته ها بیانگر این است که اینکه چگونه یکی تمایل به حمله به دیگری را دارد دال بر وجود مشکل در ازدواج نیست بلکه توالی دوره های این حمله ها است که بیان کننده مشکلات ازدواج می باشد.

 

 

 مهناز مرادی "مشاور- زوج درمانگر

مطالب وویدئوهای ما را در صفحه اینستاگرام مرکزدنبال کنید

#sahiandish_moshavere