انحرافات جنسی (قسمت دوم)
یادگار خواهی (فتیشیسم)
در یادگار خواهی کانون میل جنسی معطوف به اشیایی نظیر کفش، دستکش، جورابشلواری و جوراب است که ارتباط نزدیکی با بدن آدمی دارد. یادگار خاص مربوط به شخصی است که در کودکی با فرد بیمار ارتباط نزدیک داشته است و کیفیتی دارد که شخص موردعلاقه، موردنیاز یا حتی آسیبرسان را تداعی میکند. معمولاً اختلال در دوره نوجوانی شروع میشود هرچند یادگار ممکن است در دوران کودکی تثبیت شود. این اختلال پس از استقرار معمولاً بهصورت مزمن درمیآید. فعالیت جنسی ممکن است مستقیماً معطوف به خود یادگار (مثل خود ارضایی با کفش یا داخل آن) و یا ممکن است یادگار در رابطه جنسی به کار گرفته شود (مثلاً تقاضا از شریک جنسی برای پوشیدن کفش پاشنهبلند) این اختلال منحصراً در مردها دیده میشود.
ملاکهای تشخیصی برای یادگار خواهی: الف) در طول یک دوره حداقل 6 ماهه امیال جنسی، تخیلات برانگیزنده شدید جنسی یا رفتارهای مربوط به کاربرد اشیاء بیجان (مثل لباسزیر زنانه) دیده میشود. ب) تخیلات امیال جنسی یا رفتارها سبب ناراحتی چشمگیر بالینی و یا اختلال در عملکرد اجتماعي، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی شخص میشود. پ) اشیاء یادگار تکههایی از لباسهای زنانه که در مبدل پوشی بکار میرود (مثل یادگار خواهی همراه مبدل پوشی) یا وسیله تحریک لمسی (مانند ویبراتور) نیست.
مالش (فروتوریسم)
به استمنایی اشاره دارد که مالیدن به دیگری را شامل میشود. مالش دوست در مورد مالیدن یا نوازش کردن دیگری، امیال جنسی شدید، مکرر و خیالپردازیهای برانگیزنده جنسی دارد. قربانی مالش دوست، شریک جنسی راضی نیست، بلکه فرد غریبهای است. مالش دوست در مکانهای پر جمعیتی مانند اتوبوس یا مترو، قزبانی از همه جا بی خبر را انتخاب میکند و معمولاً خود را به او میمالد تا انزال کند. او در حال مالیدن خود به قربانی اش تجسم میکند با وی رابطه جنسی نزدیکی دارد. او برای اجتناب از اینکه شناسایی شود، سریع عمل میکند و قبل از اینکه قربانی اش پی ببرد چه اتفاقی در حال وقوع است آماده گریختن است. معمولاً این رویارویی خیلی کوتاه است و قربانی از آنچه اتفاق افتاده بی خبر میماند.
آزارگری- آزارخواهی جنسی (سادومازوخیسم)
عبارت است از: آزار دادن و تحقیر دیگران و بیاحترامی به آنها یا آزار دیدن و مورد بیاحترامی و تحقیر دیگران قرار گرفتن که سبب ارضای جنسی میشود. این ناهنجاری به تعاملاتی اطلاق میشود که در آنیک شخص با آزار دادن فرد دیگری که از درد کشیدن لذت میبرد ارضا میشود. بسیاری از افراد در روابط جنسی خود به اعمال دردناک خفیفی مثل گاز گرفتن، نیشگون گرفتن و سیلی زدن مبادرت میورزند. وقتی هر دو شریک جنسی از این اعمال لذت میبرند، این رفتارها لذت جنسی را افزایش میدهند؛ اما افراد آزارگر و آزار طلب غالباً نهتنها از اعمال دردآور خفیف پا را فراتر میگذارند بلکه تنها با توسل به این رفتارها میتوانند به لذت جنسی برسند. فرد آزارگر زمانی به اوج لذت جنسی میرسد که دیگران را تحقیر کند یا آنها را آزار دهد. غالباً به این کار «تأدیب» میگویند. ارضای جنسی فرد آزار طلب به دربند بودن-یعنی آزار دیدن، تحقیر شدن، درد کشیدن و برخورد بد از سوی دیگران-بستگی دارد. آزارگری و آزارطلبی هم در روابط دگر جنس گرایانه و هم در روابط همجنس گرایانه روی میدهند، اما همچون دیگر انحرافات جنسی خیلی شناختهشده نیستند.
بسیاری از موارد دگرآزاری و آزارطلبی چهار ویژگی عمده دارند که عبارتاند از:
۱-منش بیشازحد مردانه و قلدری کردن.
۲-آزار دادن یا آزار دیدن.
۳-محدودسازی فیزیکی یک نفر توسط دیگری.
۴-تحقیر شدن یا تحقیر کردن.
آزارگری و آزارطلبی جنسی هر دو ماهیتی مزمن دارند. در حالت شدید این اختلالات، قربانی ممکن است متحمل جراحات جدی شده یا جان خود را از دست بدهد. برخی متخصصان بالینی بر این باورند که ریشههای آزارگری و آزارطلبی را باید در دوران کودکی جستجو کرد و برخی دیگر به نقش احتمالی عوامل زیستی اشارهکردهاند. فرد آزار طلب از طریق آزار دیدن، ترجیحاً تحقیر شدن و کتک خوردن، به برانگیختگی جنسی میرسد. افراد آزار طلب خیالپردازیهایی دارند که اغلب در دوران کودکی آغاز میشوند. در این خیالپردازیها آنها به بند کشیده میشوند، شکنجه میشوند، مورد تجاوز قرار میگیرند، یا به طریق دیگری با آنها بدرفتاری میشود. فراوانی این خیالپردازیها و اعمال در مردان خیلی بیشتر از زنان است.
ملاکهای تشخیصی برای آزار خواهی جنسی: الف) در طول یک دوره حداقل ششماهه بهطور مکرر رفتارها، امیال و یا تخیلات قوی برانگیزنده جنسی مربوط به اعمال واقعی (و نه وانمودی) تحقیر شدن، کتک خوردن، به بند کشیده شدن و یا هر عمل رنجآور دیگری دیده میشود. ب) رفتارها، تخیلات و اعمال جنسی سبب ناراحتی چشمگیر بالینی یا اختلال در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی مشخص میشوند.
بچه خواهی (پدوفیلیا)
عبارت است از میل شدید جنسی عودکننده یا تحریک جنسی نسبت به کودکان زیر ۱۳ سال در طول یک دوره حداقل ۶ ماهه. معمولاً سن ۱۳ سال و جوانتر؛ هرچند تعریف شروع از بلوغ ممکن است متفاوت باشد. در مورد پدوفیلی نوجوانان، کودک باید حداقل پنج سال کوچکتر از نوجوان پدوفیل باشد.
بیماران بچهباز حداقل ۱۶ سال سن دارند و دستکم ۵ سال از قربانیان بزرگترند. اگر فرد مرتکب، در اواخر نوجوانی رابطه جنسی مستمری با یک کودک ۱۲ یا ۱۳ ساله داشته باشد این تشخیص مطرح نمیشود. اکثر موارد سوء استفاده جنسی از کودکان، به دستمالی آلت تناسلی یا رابطه جنسی دهانی مربوط میشود. هرچند بیشتر کودکان قربانی که موردتوجه عموم قرار میگیرند دختر هستند، مرتکبین گزارش میکنند که اکثر قربانیان لمسی آنها (۶۰٪) پسر هستند.
تحقیقات نشان میدهد95 درصد افراد بچهباز دگرجنسگرا هستند و نیمی از آنها به هنگام ارتکاب جرم الکل زیادی مصرف کردهاند. تعداد چشمگیری از افراد بچهباز بهطور همزمان یا قبلاً به عورت نمایی، تماشاگری یا تجاوز به عنف دستزدهاند. زنا با محارم، با بچهبازی ارتباط نزدیکی دارد، چراکه در آن اغلب یک بچه نابالغ بهعنوان شیء محبوب انتخاب میشود، جنبه آشکار یا پنهانی از زورگویی وجود دارد و بهندرت در آن رابطه جنسی بالغ-کودک ارجحیت مییابد.
طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها (ICD)، پدوفیلیی را بهصورت «ناهنجاری شخصیتی یا رفتاری در بزرگسالان» تعریف میکند که در آن ازنظر جنسی، ترجیح بیمار به کودکان نابالغ یا اوایل سن بلوغ است.
طبق نظر طبقهبندی رفتارهای ناهنجار (DSM)، پدوفیلی یک پارافیلی است که در آن شخص هوسها و خیالپردازیهای جنسی شدید و مکرر نسبت به کودکان نابالغ دارد. ممکن است بیمار براثر این احساسات دست به عمل زده باشد و یا اینکه این کششها برای او موجب پریشانی یا مشقت در ارتباط با دیگران شده باشند.
تماشاگری جنسی (وایوریسم)
یعنی احساس اجبار برای دید زدن دزدکی دیگران-معمولاً غریبه ها-است. فرد مبتلابه تماشاگری جنسی، نیاز غیرقابل مقاومت و تکرارشوندهای برای دید زدن دزدکی دیگران از پشت پنجرهها یا درها، در توالتهای عمومی، پارکها، یا ساحلهای دریا دارد و از تماشای رابطه جنسی دیگران بسیار لذت میبرد.
مبتلایان به تماشاگری جنسی هم مانند مبتلایان به عورت نمایی مرد هستند و از انجام یک عمل جنسی ممنوع ارضا میشوند. همچنین تماشاگر جنسی، مانند عورت نما معمولاً بیخطر است و چنانچه دیده شود، پا به فرار میگذارد. بااینوجود در مواردی، معمولاً بعد از احساس تحریک با برانگیختگی شدید، تماشاگر جنسی حضور خود را برملا میکند. برای مثال ممکن است آلت تناسلی خود را نشان دهد و از قربانی خود بخواهد تا آن را لمس یا با آن استمنا کند. در مواردی دیدهشده که تماشاگر جنسی سعی کرده قربانی خود را به نزدیکی جنسی وادارد، اما چنین مواردی نادر است.
تماشاگری جنسی در اوان کودکی آغاز میشود و معمولاً مدتی طولانی تداوم مییابد. پنجاهدرصد افرادی که به خاطر تماشاگری جنسی دستگیر میشوند، بازهم مرتکب اعمال مشابه میشوند. در مواردی که تماشاگری جنسی مربوط به فشار زندگی باشد، وقتی فشار روانی از بین برود، الزام آنها به این کار نیز کاهش مییابد. بااینکه علائم اختلالات روانی شدید بهندرت در تماشاگران جنسی مشاهده میشود، اما معمولاً روابط دگر جنس گرایانه رضایت بخشی ندارند.
منابع:
اروین جی. ساراسون و باربارا آر. ساراسون. (۲۰۰۵). روانشناسی مرضی. ترجمه: نجاریان، بهمن و همکاران. (۱۳۹۰). تهران: رشد.
اوحدی، بهنام. (1385). تمایلات و رفتارهای جنسی انسان. اصفهان: صادق هدایت
ریچارد پی. هالجین و سوزان کراس ویتبورن. (2003). آسیبشناسی روانی. ترجمه: سید محمدی، یحیی. (1384). تهران: نشر روان.
سادوک، بنجامین و سادوک، ویرجینیا. (2007). خلاصه روانپزشکی علوم رفتاری- روانپزشکی بالینی. ترجمه: رضاعی، فرزین. (1387). تهران: ارجمند.
گردآورنده : لیلا پاشایی (روانشناس)